مامان فدای اون مژه های خوشگلت !
خاتون خسته در مراسم عروسی دختر خاله !
آش دندون با تاخیر فراوان شهریور 93
لباس تولد یک سالگی!
مامانش براش دامنش رو درست کرده کلی هم گشته تا لباس مناسبش پیدا کنه این نبودها یه لباس دیگه بود از تولدش عکس سالم ازش نداریم از بس گریه کرد و ضجه زد ! ...
نویسنده :
مامان
8:41
سرسره خانوادگی!
زین پس به جای واژگان غریب و ناموزون....
بغل :بَقَ بالا :بال عزیز:اَدَ مرسی:سی خب:خ کلاه :لا سلما :مَما حمام :حَمَ به به خوشمزه ...غذا ....عمو .....عمه ....شیر:اَمَ کاش میشد موقع گفتن مرسی هاش ازش فیلم گرفت سرش رو خم میکنه دندوناش رو نشون میده و میخنده و کمرش هم کج میکنه و چشماش رو میبنده و میگه :سی! میخواد ازش بگیری میخواد چیزی بهش بدی مدام میگه سی! سلما دختر خوبی باش خب؟جواب میرسد خ هر چی اَمَ بهش میدی اون دستش هم دراز میکنه و میگه دادا؟ خدایی هر چی هم بررای داداشش بگیره بهش میده عاشق شکلات کاکائویی هر وقت در یخچال باز میشه میخواد ماهم از اون ریزهاش براش گرفتیم که اگه...
نویسنده :
مامان
10:09
قدم
دخترنازم درسن یک سال و یک ماه و 23 روزگی گامهای استوارش را در مسیر زندگی آغاز نمود مهربانا.... قدمهایش را به تو میسپارم
نویسنده :
مامان
1:00